محمد شیاع السودانی نخست وزیر عراق

محمد شیاع السودانی روز پنجسنبه ( ۵ آبان ماه ۱۴۰۱ ) توانست رای اعتماد اعضای پارلمان عراق را بدست اورد ورسما روز شنبه ۷ آیان ۱۴۰۱ بعنوان نخست وزیر جدید عراق کار خودرا اغاز کرد.

محمد السودانی که پس از سقوط رژیم صدام، دیکتاتور سابق عراق، مناصب و پست‌های متعددی در کابینه‌های مختلف عراق داشته، از سوابق اجرایی و تجربه‌های گسترده‌ای بهره می‌برد.

وی که متولد ۱۹۷۰ میلادی در استان میسان (استانی در شرق عراق و هم مرز با ایران) است دارای مدرک کارشناسی علوم کشاورزی از دانشگاه بغداد است. وی دبیر کل جریان «الفراتین» بوده و در سال ۲۰۰۴ به عنوان قائم مقام شهر العمارة (مرکز استان میسان) انتخاب شد.


السودانی از تجربه‌های سیاسی و اجرایی گسترده‌ای برخوردار است

توانمندی‌های این سیاستمدار عراقی سبب شد تا وی در سال ۲۰۰۵ و تنها دو سال پس از سقوط رژیم سابق، به عنوان استاندار میسان معرفی شود.

وی در سال ۲۰۱۰ وزیر حقوق بشر عراق شد و در سال ۲۰۱۱ به عنوان رئیس کمیسیون عالی عدالت و بازرسی این کشور معرفی شد.

السودانی در سال ۲۰۱۳ وزیر کشاورزی عراق شد و در سال ۲۰۱۴ سکان وزارت مهاجرت و مهاجرین عراق نیز به وی داده شد.

این سیاستمدار عراقی در سال ۲۰۱۵ به عنوان وزیر تجارت عراق معرفی شد و در سال ۲۰۱۶ نیز وزیر صنایع عراق شد.

 «محمد شیاع السودانی» پنجشنبه گذشته در پارلمان عراق به عنوان نامزد تصدی پست ریاست جمهوری عراق معرفی شد. واز نمایندگان پارلمان رای اعتماد گرفت وبعنوان نخست وزیر عراق منصوب شد

بسیاری از مردم عراق، محمد الشیاع السودانی را فردی ساده زیست از مردم جنوب عراق دانسته و وی را فرزند وطن معرفی می‌کنند.


بسیاری از مردم عراق السودانی را فردی ساده‌زیست می‌دانند

«قیس الخزعلی» دبیرکل عصائب اهل الحق در پیامی ابراز امیدواری کرد که همه به السودانی فرصت داده و وی را در مسیر خدمت رسانی به عراق در برهه حساس کنونی یاری کنند.

«ابو آلاء الولائی» دبیر کل مقاومت اسلامی گردان‌های سید الشهداء عراق در پیامی در توییتر بر ضرورت حمایت اعضای پارلمان از السودانی تاکید کرد تا وی بتواند برای خدمت به عراق موفق شود.

الولائی همچنین خواستار پشتیبانی از السودانی شد تا در برابر توطئه‌ها و چالش‌های پیش رو تنها نماند.

 «هوشیار عبدالله» از نمایندگان سابق پارلمان عراق نیز در پیامی توییتری در توصیف شخصیت محمد شیاع السودانی نوشت: «زمانی که من در دوره سوم در پارلمان عراق بودم، السودانی وزیر بود و در دوره چهارم پارلمان نیز هر دو نماینده بودیم. وی شخصتی مخلص و میهن پرست بوده و اعتماد زیادی به صداقت و قابلیت‌های وی دارم».


مردم عراق السودانی را «ابن البلد» یعنی فرزند وطن می‌دانند

انتهای پیام/.

امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان

امام موسی صدر در روز ۱۴ خرداد سال ۱۳۰۷ هجری شمسی در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. پدر ایشان مرحوم آیت الله سید صدرالدین صدر، جانشین مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم و از مراجع بزرگ زمان خود بود. جد پدری ایشان مرحوم آیت الله سید اسماعیل صدر، جانشین مرحوم آیت الله میرزا حسن شیرازی و مرجع مطلق زمان خود، و جد مادری ایشان مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی، جانشین مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و رهبر قیام مردم مشهد بر علیه رضا خان بود.

امام موسی صدر پس از اتمام دوره اول و بخش مقدمات علوم حوزوی، در خرداد سال ۱۳۲۲ رسما به حوزه علمیه قم پیوست، و طی مدتی کوتاه، ضمن بهره گیری از محضر حضرات آیات سید محمد باقر سلطانی طباطبایی، شیخ عبدالجواد جبل عاملی، امام خمینی و سید محمد محقق داماد، دروس دوره سطح را به پایان رسانید. وی از ابتدای بهار سال ۱۳۲۶ وارد مرحله درس خارج گردید، و تا اواخر پاییز سال ۱۳۳۸، یعنی قریب سیزده سال تمام، از مدرسین بزرگ حوزه های علمیه قم و نجف کسب فیض نمود. اساتید اصلی دروس خارج ایشان در قم، حضرات آیات سید حسین طباطبایی بروجردی، محقق داماد، صدر و سید محمد حجت، و در نجف حضرات آیات سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، شیخ حسین حلی و شیخ مرتضی آل یاسین بودند.
امام موسی صدر در کنار تحصیلات حوزوی، دروس دبیرستان خود را به اتمام رساند، و در سال ۱۳۲۹ به عنوان اولین دانشجوی روحانی در رشته «حقوق در اقتصاد» به دانشگاه تهران وارد، و در سال  ۱۳۳۲از آن فارغ التحصیل گردید. امام موسی صدر قبل از عزیمت به نجف اشرف، از سوی علامه طباطبایی مسئولیت نظارت بر نشریه « انجمن تعلیمات دینی » را بر عهده گرفت. وی همزمان با تحصیل در حوزه علمیه نجف، به عضویت هیئت امناء جمعیت « منتدی النشر » در آمد، و پس از بازگشت به قم ضمن اداره یکی از مدارس ملی این شهر، مسئولیت سردبیری مجله تازه تاسیس « مکتب اسلام» را عهده دار گردید. از مهمترین اقدامات امام موسی صدر در آخرین سال اقامت در شهر قم، تدوین طرحی گسترده جهت اصلاح نظام آموزشی حوزه های علمیه بود، که با همفکری حضرات آیات دکتر بهشتی و مکارم شیرازی صورت گرفت.
امام موسی صدر در اواخر سال ۱۳۳۸ و به دنبال توصیه های حضرات آیات بروجردی، حکیم و شیخ مرتضی آل یاسین، وصیت مرحوم آیت الله سید عبدالحسین شرف الدین رهبر متوفی شیعیان لبنان را لبیک گفت و به عنوان جانشین آن مرحوم، سرزمین مادری خود ایران را به سوی لبنان ترک نمود. اصلاح امور فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه شیعیان لبنان از یکسو، و استفاده از ظرفیتهای منحصر به فرد لبنان جهت نمایاندن چهره عاقل، عادل، انساندوست و با زمان مکتب اهل بیت به جهانیان از سوی دیگر، اهداف اصلی این هجرت را تشکیل می داد.

سید موسی صدر نقش بارزی در کمک به شیعیان لبنان ایفا کرد وجنبش محرومین را در این کشور تشکیل داد وتوانست شیعیان را از فقر وفلاکت نشان دهد وسخنرانی های وی به زبان عربی وبا لهجه لبنانی در بیروت وجنوب لبنان مردم لبنان را مسحور می کرد ولبنانی ها از همه طوایف ومذاهب سید موسی صدر را یکی از رهبران سیاسی قدرتمند  این کشور می دانستند.
وی سرانجام در پی انجام سلسله سفرهایی که به کشورهای عربی داشت در تاریخ ۳/۶/۱۳۵۷ وارد خاک کشور لیبی گشت . آخرین باری که بهمراه دو تن از همراهانش مشاهده گردید در تاریخ ۹/۶/۱۳۵۷ در جلوی درب هتل محل اقامتش در لیبی بود .

از ان تاریخ به بعد سید موسی صدر ودو تن از همراهانش ناپدید شدند ودیگر خبر ی از انها  نرسید .گفته شده است در دیدارسید موسی صدر ومعمر قذافی رهبر مقتول لیبی مشاجره ای رخ داده وقذافی دستور قتل سید موسی صدر وهمراهانش را داده وانها در طرابلس لیبی مدفون شدند. نزدیکان لیبی خبر قتل سید موسی صدر را تکذیب کرده وگفته اند که سید موسی صدر پس از دیدار از لیبی عازم رم شده اند.

راشد غنوشی

راشد الغنوشی پس از سرنگونی حکومت زین العابدین بن علی رئیس جمهوری اسبق تونس ودر سال ۲۰۱۱ وانقلاب مردم تونس یک حکومت دمکراتیک در تونس برپا گردید ونامبرده به ریاست پارلمان انتخاب شد ولی قیس سعید رئیس جمهوری فعلی تونس اخیرا پارلمان تونس را منحل ومانع ورود نمایندگان ورئیس مجلس به ساختمان پارلمان شد.دستگاه قضائی تونس اخیرا راشد غنوشی وتعدادی از مسئولین جنبش النهضه را به توطئه متهم کرد .

راشد الغنوشی نظریه‌پردازِ شناخته‌شده در دنیای سیاست و رهبر جنبش النهضة تونس است. او با شخصیت اصلاحگرایانه‌اش کوشید تا در چارچوب ساختارهای موجود به اصلاحات سیاسی بپردازد. با آنکه وی در تونس تفکر اخوانی داشت اما توانست برخلاف دیگر گروه‌ها موجودیت خود را با اتخاذ راهبردهای مناسب در جامعه حفظ کند.  

راشد الغنوشی مؤسس و رهبر جنبش اسلامی تونس با تکیه بر تفکر اسلامی و اتخاذ راهبرد واقع گرایانه، این جنبش را از کوران بحران‌های سیاسی معاصر عبور داد و آن را در دستیابی به اهداف جنبش رهبری کرد. امری که رهبران اخوانی در مصر به دلیل اتخاذ رویکردهای افراطی از آن بی بهره بودند و انقلاب سیاسی نوظهور خود را با کودتای ارتش، نافرجام گذاشتند. این موفقیت مرهون مجموعه ای از عوامل از جمله مواضع فکری صریح راشد الغنوشی در حوزه  مسایلی همچون دموکراسی، انتخابات، فعالیت عمومی زنان، حزب و خشونت بود و موجب شد این حزب راهبردهای عملی انعطاف پذیر، معقول و مؤثر در جامعه مدنی تونس اتخاذ کند. تبیین اندیشه و الگوی عملی راشد در جامعه تونس در دوره معاصر که بیداری اسلامی موجی جدید به خود گرفته است، می تواند الگویی برای دیگر کشورهای اسلامی باشد تا با پرهیز از فعالیت های رادیکالی و تکفیری در جامعه در برابر رژیم های خودکامه به مقابله و مبارزه برخیزند.

 

 

زندگینامه و شخصیت راشد الغنوشی

راشد الغنوشی در ۱۹۴۱ میلادی در روستایی کوچک در جنوب تونس چشم به جهان گشود. او در مدرسه زیتونیه قابس تحصیلات ابتدایی خود را گذراند و سپس وارد الخلدونیه شد. در ۱۹۶۲ میلادی از آن مدرسه فارغ التحصیل شد و بعدها در شهر قفصه به شغل معلمی روی آورد. وی یکسال در قفصه ماند؛ سپس در اوایل پاییز ۱۹۶۳ میلادی به منظور ادامه تحصیل در دانشگاه به قاهره رفت و یک سال و نیم بعد به سبب بحرانی شدن روابط تونس و مصر به ناچار به سوریه مهاجرت کرد. غنوشی در دانشگاه دمشق در ۱۹۶۸ میلادی به مقام استادی نایل آمد و سپس به پاریس رفت و تحصیلات عالیه خود را ادامه داد. اما پس از یکسال به دلیل مشکلات خانوادگی، تحصیل در اروپا را رها کرد و به تونس بازگشت و به عنوان استاد فلسفه مشغول به فعالیت شد. الغنوشی در سفر به سوریه، فرهنگ اسلامی را فرا گرفت و آن را با تجربه عملی که در زمینه فعالیت های اسلامی در پاریس از مبلغان در ۱۹۶۸ به دست آورده بود، درآمیخت.

غنوشی پس از مراجعت به تونس، نخستین هسته های حرکت اسلامی را در میهن خود تشکیل داد و در ۱۹۷۰ میلادی، مجله المعرفهرا به عنوان ارگان حرکت «الاتجاه الاسلامی» که موجودیت رسمی حرکت را اعلام کرده بود، منتشر ساخت و با نشر مقالاتی متعدد در آن مجله از انقلاب اسلامی ایران و رهبری امام خمینی(ره) به شدت حمایت و پشتیبانی کرد و به تبیین افکار و اندیشه های بنیانگذار جمهوری اسلامی پرداخت. به همین دلیل در دوران حبیب بورقبیه رییس جمهوری سکولار و وابسته به امپریالیسم فرانسه به ۱۱ سال زندان محکوم شد. او پس از سالیانی که در زندان به سر برد به محض آزادی موقت از کشور خود بیرون آمد اما دیری نپایید که او را ۲۲ سال تمام به انگلیس تبعید کردند. هنگام تبعید در لندن خبرنگاری از غنوشی می‌پرسد که اگر مردم یک نامزد کمونیست را به رهبری تونس انتخاب کنند، واکنش او چگونه خواهد بود، وی در پاسخ گفت آن را خواهد پذیرفت و تنها تلاش خواهد کرد که رأی مردم را در انتخابات بعدی به طرف حزب خود جلب کند.

غنوشی پس از آنکه مردم تونس بر ضد نظام دیکتاتوری قیام کردند و طاغوت حاکم را بیرون راندند به میهن خود بازگشت. شخصیت راشد الغنوشی تلفیقی از گرایش های مختلف است. وی می گوید که در سوریه ضمن مطالعه ژرف کتاب های فلسفی، مطالعه آثار اندیشمندانی از جهان اسلام همچون اقبال لاهوری، سیّد ابوالأعلی مودودی، سید قطب، محمد قطب و حسن البنا را مغتنم می شمرد که در جریان آن با گروه های حزب التحریر، سلفی ها، صوفیه و اخوان المسلمین آشنا شد اما به طور رسمی به عضویت هیچکدام درنیامد. گرچه سلفیگری را در ابتدا پذیرفت اما در بازگشت به تونس و پس از تجربه آن، به سطحی نگری و جزئی نگری آن پی برد و از آن فاصله گرفت. بدین ترتیب راشد الغنوشی شخصیتی چند بعدی و پیچیده داشت و نمی توان او را به یک جریان فکری خاص منتسب کرد.

 

 

فعالیت های راشد الغنوشی

غنوشی بیش از ۲۰ سال در دوران حکومت بن‌علی در لندن در تبعید به سر برد و پس از پیروزی بهار عربی در  ۲۰۱۱ میلادی به تونس بازگشت و توانست حزب نهضت را با همکاری قشر مذهبی در مدت کوتاهی دوباره احیا کند. حزب نهضت در نخستین انتخابات دمکراتیک تونس برای مجلس موسسان در ۲۰۱۱، ۳۷ درصد رأی آورد و در حکومت اتئلافی پس از انقلاب سهم عمده‌ای را بر عهده گرفت اما نگرانی‌ ناشی از اسلام‌گرایی روزافزون این حزب در جامعه‌ای که چندین دهه حکومت‌های سکولار را شاهد بود به ویژه پس از قتل منتقدین چپ‌گرای دولت شکری بلعید و محمد براهمی، باعث خیزش‌های تازه‌ای شد که در سال‌های۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ به بحران جدیدی در تونس منجر شد. نهضت برخلاف رسم معمول در کشورهای منطقه، داوطلبانه از قدرت کنار رفت و اجازه داد تا انتخابات جدیدی برگزار شود که در آن ۲۷ درصد رأی آورد و جزیی از حکومت ائتلافی کنونی به رهبری حزب ندای تونس است. یکی از نخستین اقدامات غنوشی پس از برگشت به تونس اعلان مخالفت با مفهوم خلافت بود و در این زمینه با اندیشه‌های حزب التحریر که خواهان تشکیل خلافت اسلامی بود به مخالفت برخاست. به باور او، اسلام با دمکراسی، حقوق بشر و آزادی فردی در تضاد نیست و یک مسلمان برخلاف باور رایج در جهان می‌تواند، دمکرات نیز باشد.

 

ماهیت جنبش اسلامی تونس

ماهیت جنبش اسلامی تونس که در دهه ۷۰ به رهبری راشد الغنوشی در دانشگاه سیدی یوسف تونس تأسیس شد، دارای تنوع و پیچیدگی خاصی بود و عناصری همچون تدین سنتی تونسی با مذهب سنتی مالکی، عقاید اشعری و تربیت صوفیانه در آن دخالت داشتند. به اعتقاد برخی، این جریان بر پایه میراث عقلانی اسلامی موجود در تاریخ عربی- اسلامی به نقد اصولی و ریشه ای اخوان المسلمین به عنوان نمایندگان واپسگرا در این عصر می پردازد و بر اعاده حیثیت غرب عقلانی و مکتب اصلاح طلبانه تونس و دستاوردهای جدید آن در چارچوب جنبش مدرنیزاسیون و سکولاریزاسیون بورقیبه در مسایلی چون آزادی زنان، سکولاریزه شدن آموزش و … استناد می کند. الغنوشی خود در اینباره اظهار می کند: ما سابقاً تحت تاثیر متفکرانی از مصر و سوریه، چون: حسن البنا و مصطفی السباعی قرار گرفتیم که با اخوان المسلمین در ارتباط بودند و السباعی رهبر شاخه  سوریه آن بود. اما همچنان که MTI توسعه پیدا می کرد، ما بیش از پیش از متفکران منطقه مغرب چون: مالک بن نبی و محمد الطاهر بن عاشور که بر اهمیت مقاصدالشریعه، یعنی اهداف یا غایات فقه اسلامی تأکید می کند، الهام گرفتیم. به گفته راشد الغنوشی، این حرکت یک جنبش فرهنگی است که مسلمانان را به بازیابی مفاهیم و بازسازی حیات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بر اساس اصول اسلامی فرا می خواند. جنبش از این جهت یکی از حرکت های معاصر اسلامی به شمار می رود که مسلمانان را به ایجاد جامعه اسلامی برپایه اصول اسلام دعوت می کند. مواضع فکری و سیاسی راشد الغنوشی، دیدگاه خاصی نسبت به مسایل بنیادین سیاسی در سده بیستم دارد که تا حد زیادی با مواضع فکری دیگر رهبران جنبش های مهم فکری معاصر تفاوت اساسی دارد. وی می کوشد تا میان دموکراسی و اسلام نوعی سازگاری برقرار کند و آن را به عنوان الگویی ارزشمند برای جهانِ اسلامِ در حال تغییر ارایه دهد.

راشد الغنوشی کتابی با عنوان آزادی های عمومی در حکومت اسلامی به نگارش درآورده و در آن دیدگاه خود را در این زمینه تبیین کرده است. وی در این کتاب تلاش دارد تا اثبات کند که دموکراسی تنها یک امکان در میان امکان های مختلف و یک گزینه در میان گزینه های متعدد است که ضرورتاً با اسلام در تناقض نیست.

 

اندیشه  سیاسی راشد الغنوشی و تأثیر آن بر تحولات سیاسی

الغنوشی بر این باور است که دموکراسی در اسلام باید در چارچوب اصول خاصی عمل کند. به اعتقاد وی، اگرچه دموکراسی نظامی آرمانی نیست اما بهترین الگوی موجود برای مقابله با ام الفساد استبداد است که می توان آن را ارتقا بخشید. به تعبیر دیگر، بی ضررترین الگوی سیاسی، دموکراسی محسوب می شود. جریان های اسلام گرا باید هوشیار باشند و از تکفیر دموکراسی و شرایطی که خود قربانی فقدان دموکراسی هستند، بپرهیزند. وی دموکراسی را در چارچوب “فقه مقاصدی” مشروع می داند. بدین ترتیب، غنوشی دموکراسی را روشی مناسب و مطلوب برای اجرای احکام و قوانین اسلامی به دست امت اسلامی در دوره معاصر قلمداد می کند که اسلام نه تنها با آن مخالفتی ندارد، بلکه در ذیل مفاهیم شورا و بیعت، به اجرای آن توصیه نیز کرده است. سخن از احزاب سیاسی در کشورهای اسلامی نیز در دوره معاصر به تدریج به میان آمد و اندیشمندان جهان اسلام درباره آن اظهار نظر کردند. غنوشی چالش‌های سیاسی و اعتقادی در جهان اسلام و نبود مسیر مشخص در این باره را ناشی از ۲ جریانی می‌داند که در تعیین سرنوشت آن در چند دهه گذشته به ویژه پس از استقلال کشورهای خاورمیانه، سهم داشته‌اند. یکی جریان افراطی است که پاسخ را در خشونت و محاربه می‌بیند. از نمونه‌های بارز این جریان داعش، القاعده، طالبان، جبهه النصره و دیگر گروه‌های افراطی هستند که افراد آن آگاهی اندکی از پیچیدگی‌های فلسفی دین اسلام دارند و بیشتر آنها در مراجع معتبر اسلامی مثل الازهر تحصیل نکرده‌اند. از نظر راشد الغنوشی، سازمان دادن به توده ها در قالب احزابی که مبانی، اهداف و منافع واحدی دارند، دستکم مناسب ترین راه برای کارآمد ساختن توده ها در برابر استبداد نظام سیاسی به شمار می رود. غنوشی چهره‌ مطرحی در میان اندیشه‌ورزان کنونی جهان اسلام محسوب می شود که کارش را از کنشگری سیاسی با رنگ و بوی ستیزه‌جویی آغاز و پس از تجربه در عرصه سیاست، ارزش‌هایی چون دمکراسی، حقوق بشر و آزادی فردی را به عنوان بدیلی به جهاد فرامرزی و ساختار استبدادی به جوامع اسلامی پیشنهاد کرد.

 

منابع:

۱. ابراهیم و دیگران، محمد ۱۳۸۵.(جنبش اسلامی تونس». ترجمه: جواد اصغری. تهران: مؤسسه مطالعات اندیشه سازان نور.

۲. ابوالحمد، عبدالحمید ۱۳۸۲ .(مبانی سیاست. تهران: توس(چ نهم).

۳. خسروشاهی، سیدهادی اسفند۱۳۸۹ و فروردین ۱۳۹۰ .(انقلاب ایران و حرکت های

۴. اسلامی معاصر؛ دیدگاه راشد الغنوشی دربارهی انقلاب اسلامی»، مجله پاسدار اسلام، اسفند ۱۳۸۹ و فروردین ۱۳۹۰ سال سیام، شماره ۳۵۱ و ۳

۵. گزارش استراتژیک عرب سال ۹۲ قاهره: مرکز مطالعات سیاسی و استراتژیک الاهرام

 

بنقل از خبرگزاری جمهوری اسلامی 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *