گرایش های سلفیگری وافراطی در جهان اسلام (قسمت هفتم)

بقلم : دکتر شاکر کسرائی

 

 

ائمه اربعه اهل سنت ( حنفی , مالکی , شافعی وحنبلی ) که خودرا پیروان قرآن وسنت می دانستند بعنوان سلفی شناخته نشدند , چرا که دوران انان فاصله زیادی با دروان صحابه پیامبر وتابعین نداشت , بلکه آنان تابعین را دیده وبر آنها تلمذ کرده اند . ولی با مرور زمان وپس از اینکه مذاهب اسلامی متعددی ظهور کرد وانحرافاتی در عقیده  اسلامی بوجود آمد جدل وبگو مگو بین سلفیون واصحاب مذاهب از یک سو واشاعره که انحرافاتی در عقیده اسلامی بوجود آوردند از سوی دیگر رخ داد هر یک از دو طرف مدعی دعوت به مذهب سلفیه بودند.([۱]).

سلفیه با روش معتزله مخالفت می کردند زیرا معتزله در بیان عقاید اسلامی به طریقه فلاسفه که از منطق یونان اقتباس کرده بودند ,عمل می کردند وسلفیه می خواستند بیان عقاید اسلامی به همان نحو باشد که در عصر صحابه وتابعین بود ,  به این معنی که آنچه درباره عقاید اسلامی به همان نحو باشد که در عصر صحابه وتابعین بود به این معنی که انچه درباره عقاید اسلامی می خواهند از کتاب وسنت فراگیرند واینکه علما از فکر کردن  در دلیل هائی غیر از دلیل های قرآن منع شوند.([۲]).

سلفیون از این روی که اسلوب های عقلی ومنطقی را در اسلام از امور جدیدی میدانستند که در زمان صحابه وتابعین معمول نبوده است به آن اعتقاد نداشتند وتنها به نصوص قرآن وحدیث وبه دلیل هایی که از نص فهمیده می شود معتقد بودند ومی گفتند که برای دریافت عقاید واحکام دینی چه بطور اجمال وچه به تفصیل چه بعنوان اعتقاد چه بعنوان استدلال جز قران وسنتی مبتنی بر قران وجز سیره ای که در مسیر قران وسنت باشد راه دیگری وجود ندارد.([۳])

سلفیه در اصطلاح به جنبشی اطلاق می شود که خواستار انجام اصلاح وخروج از اوضاع نابسامان سیاسی ودعوت برای احیای میراث اسلامی وبازگرداندن چهره تابناک اسلام است  ( [۴] )..

ریشه سلفیه در مذاهب فقهی سنی وجود دارد که این مذاهب با معتزله وارد مناقشات شدیدی درباره مسائل عقیدتی شدند .در سال ۶۵۶ هجری قمری  با سقوط بغداد یک گرایش سلفی ظهور کرد این بار ابن تیمیه سردمدار این جریان بود . ولی در عصر حاضر گروه سلفی وهابی با اتحاد شیخ محمد بن عبد الوهاب ومحمد بن سعود در اواخر قرن نوزدهم شکل گرفت واین گروه را سلفی اصلاحی می نامند .سلفیه اصلاحی همزمان با سقوط دولت عثمانی رشد یافت ومحمد رشید رضا یکی از چهره های سلفیه اصلاحی در مصر بشمار می رفت.([۵]).

در دهه ۱۹۷۰ گرایشهای سلفی مجددا ظهور کرد وعربستان سعودی نقش اصلی را در ادغام سلفیه با قدرت ایفا کرد.ولی سلفی ها این بار به جنبه دعوت ومذهب گرایش پیدا کردند واز سیاست دوری جستند.

در دهه ۱۹۹۰ , میان اندیشه جهادی وسلفی نزدیکی بوجود آمد وموجب بوجود آمدن سازمان القاعده شد.گرایش سلفی – جهادی از این سازمان حمایت وپشتیبانی کرد.([۶])

بعد از قیام مردم مصر علیه حسنی مبارک در سال ۲۰۱۱ وسقوط وی,  سلفی ها دچار دو دستگی شدند.یک گروه معتقد به ورود به صحنه سیاسی بود ولی گروه دوم معتقد بود باید خارج از صحنه سیاسی ماند.

گرایش سلفی قطبی برهبری محمد عبد المقصود در مصر ودعوت سلفیه در اسکندریه مصر بر ضرورت انتقال به یک مرحله  جدید  شدند.  آنها معتقد بودند که باید ایدئولوژی با دمکراسی ادغام گردد واین امر نیازمند توجیه شرعی وایدئولوژی بود.در اینجا مساله تدوین قانون اساسی در مصر پیش آمد  واین دو گروه معتقد بودند که سیستم دمکراسی بهتر از حکومت استبدادی است , چرا که این یک مرحله موقت است وبه تشکیل حکومت اسلامی منجر می شود..محمد ابو رمان مولف كتاب ” السلفیه والربیع العربی ” معتقد است که ورود سلفی ها به صحنه سیاسی وتشکیل احزاب سیاسی ابتدا در مصر صورت گرفت وسپس به دیگر کشورهای عربی سرایت کرد.سلفی های مصر توانستند بعد از انقلاب در مصر روی گروه های سلفی در منطقه عربی اثر بگذارند , در حالیکه در گذشته این عربستان سعودی بود که خط مشی را به دیگر گرو ه های سلفی در جهان عرب می داد.

( ادامه دارد)

 

[۱] اسلام بلا مذاهب , دکتر مصطفی الشکعة , ص۴۶۷- ۴۶۸-

[۲] وهابیان , علی اصغر فقیهی , ص۲۰٫

[۳] همان منبع ,ص ۲۰٫

[۴] السلفیه والربیع العربی ,د. محمد ابو رمان ,  مرکز دراسات الوحده العربیه – بیروت – لبنان ,ص ۱۴۰

[۵] السلفیه والربیع العربی , د. محمد ابو رمان , مرکزدراسات  الوحده العربیه بیروت –لبنان ص۱۴۲ . )

[۶]  السلفیه والربیع العربی,  ص۱۴۵٫)

 

عکس: محمد بن عبد الوهاب .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *