گرایش های سلفی گری وافراطی در جهان اسلام (قسمت یازدهم)

 

بقلم : دکتر شاکر کسرائی

 

درايفوس معتقد است كه خاورميانه تا پايان جنگ دوم جهاني منطقه نفوذ انگليس بود وكشورهاي منطقه از اقمار انگليس بودند.ولي نفوذ انگليس به تدريج كاهش يافت وامريكا با استفاده از ضعف انگليس خلأ موجود را پر كرد ونفوذ خودرا در منطقه تقويتنمود. امريكا در سال ۱۹۵۳ با انجام كودتايي در ايران حكومت محمد مصدق را  سرنگون كرد ومحمد رضا پهلوي را مجددا به حكومت ايران برگرداند ([۱]).

نويسنده امريكايي به كمك عربستان سعودي به اخوان المسلمين مصر جهت تضعيف حكومت هاي مصر وسوريه وعراق اشاره مي كند ومي نويسد : عربستان  از اخوان المسلمين جهت نفوذ در سودان وافغانستان وپاكستان استفاده كرد.وحمايت عربستان از اخوان المسلمين در جهت تضعيف قوميت عرب بود.

نويسنده امريكا يي با اشاره به روي كار آمدن انور السادات در مصر وهمكاري وي با عربستان جهت تقويت نفوذ گروههاي افراطي در مصر مي نويسد : انور السادات با اين اقدام عملا هم پيمان امريكا در منطقه شد واز جنگ در افغانستان حمايت كرد وبه نفوذ امريكا در منطقه خليج فارس كمك كرد.واين امر سبب شد كه انور سادات با ميانجيگري امريكامذاكراتي با اسراييلي ها انجام دهد,  واين مذاكرات سه جانبه به امضاي قرارداد  كمپ ديويد ميان مصر واسراييل منجر شد.

نويسنده كتاب ” بازي باشيطان ” معتقد است امريكا در دهه ۱۹۵۰و۱۹۶۰ با سرمايه عربستان اولين بانك اسلامي در عربستان تاسيس كرد وشبكه بانك هاي اسلامي با حمايت وپشتيباني كشورهاي غربي راه اندازي شد.

اين نويسنده معتقد است كه امريكا با تقويت گروه هاي سلفي وافراطي با كمك عربستان قصد داشت  حكومت هاي ملي از جمله عبد الناصر را بزانو درآورد , ولي سقوط شاه ايران وروي كار آمدن حكومت اسلامي در ايران همه محاسبات امريكا را بر هم زد واحساس كرد كه اسلام ممكن است خطري براي نفوذ خود تشكيل دهد.

انقلاب اسلامي ايران امريكا را غافلگير كرد,   وآنرا در سردرگمي قرار داد  چون امريكا در دهه ۱۹۷۰ جامعه ايران ونفوذ روحانيون را نشناخته بود  .سازمانهاي جاسوسي امريكا فعاليت هاي گروهاي اسلامي تندرو وافراطي را ناديده گرفتند واز فعاليت اسلامگرايان در ايران نيز بي اطلاع بودند .سقوط شاه ايران به ازهم پاشيدن يك ستون از دو ستون مورد اعتماد امريكا در منطقه منجر شد

نويسنده امريكايي با اشاره به پشتيباني مالي ونظامي امريكا از اسلام گرايان در افغانستان وبسيج هم پيمانان امريكا از جمله عربستان وپاكستان ومصر جهت مقابله با نفوذ اتحاد جماهير شوروي واخراج نيروهاي شوروي از افغانستان مي نويسد : افزايش قدرت اسلام گرايان در افغانستان وتشكيل سازمان القاعده سبب گسترش نفوذ مجاهدين اسلامگرا شد واين امر سبب شد كه امريكا نتواند اين نيروي قدرتمند را مهار كند چرا كه كمك هاي امريكا وهمپيمانانش به تقويت گروه هاي افراطي وتندرو انجاميد واين امر سبب نابودي وويراني افغانستان وسقوط آن دردست گروه تندرو طالبان شد .ولي حمايت وپشتيباني امريكا از گروه هاي تندرو وافراطي موجب سازماندهي اين گروه ها شد وحمله سازمان القاعده به برج هاي دو قلو يكي از نتايج حمايت بدون برنامه ريزي امريكا بود. امريكايي ها پس از حمله القا عده به  دو برج در نيويورك متوجه شدند كه اين شاهزاده هاي سعودي بودند كه در اثر حمايت مادي از گروه هاي تندرو وافراطي بويژه عناصر القاعده عملا باعث حمله القاعده به امريكايي ها وكشتن بيش از سه هزار امريكايي نتيجه فروريختن دو برج دو قلو شد ([۲] ).

[۱] لعبه الشیطان , روبرت درایفوس , ترجمه : اشرف رفیق , دار الثقافه الجدبده ,  ,ص ۲۵ , ۲۰۱۰٫

[۲] لعبه الشیطان –رابرت درایفوس , ص۲۹ .

(ادامه دارد)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *