آینده مبادلات انرژی ایران و پاکستان

تحریم های آمریکا علیه ایران یک عامل دیگر برای گرایش پاکستان به سمت سایر شرکا تامین کننده انرژی خواهد بود.
آینده مبادلات انرژی ایران و پاکستان

امید شکری کله سر

مبادلات انرژی یکی از محورهای اصلی روابط بین ایران و پاکستان است. در سال ۱۹۹۰، افزایش نیاز داخلی به گاز طبیعی، پاکستان را واداشت که برای واردات گاز با ایران وارد مذاکره شود. نیاز روز افزون هند به انرژی باعث شد تا از “خط لوله صلح” به طول ۲۷۰۰ کیلومتر حمایت کند که این اجازه را به هند و پاکستان می دهد تا ذخایر انرژی ایران را وارد کنند. بر اساس مذاکرات اولیه، ۱۱۰۰ کیلومتر در خاک ایران، ۱۰۰۰ کیلومتر در پاکستان و ۶۰۰ کیلومتر در هند ساخته می شود. از این طریق، ۱۵۰ میلیون متر مکعب گاز به طور روزانه به هند و پاکستان صادر خواهد شد که ۹۰ میلیون متر مکعب سهم هند و ۶۰ میلیون متر مکعب سهم پاکستان خواهد بود.

با این حال، در سال ۲۰۱۱ به خاطر فشار های آمریکا، هند دست از حمایت از خط لوله صلح کشید. این خبر بدی برای ایران بود، چون این امید را داشت که این خط لوله باعث پیشبرد و گسترش روابط دوستانه و همکاری های ایران در منطقه شود. با این حال، ایران در دسامبر ۲۰۱۴ ساخت خط لوله را به منظور انتقال گاز از پارس جنوبی به مرز ایران و پاکستان تکمیل کرد. اما اسلام آباد هیچ اقدام عملی برای محقق تعهداتش انجام نداده است.

سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه پاکستان گفته است به منظور دستیابی به اهداف بلند مدت مانند ثبات منطقه ای، و منافع ملی پاکستان نیازمند پروژه های انتقال انرژی جدید هستیم. پاکستان از تقویت اقتصاد منطقه حمایت می کند و گفته است که انرژی و بخش های تامین انرژی، عوامل مهمی در تحقق اهداف سیاسی و اقتصادی منطقه هستند. اما پاکستان به دنبال کشورهای دیگر به غیر از ایران برای تامین این منابع می گردد.

یکی از گزینه های جایگزین پاکستان، پروژه “تاپی” است که در رقابت با خط لوله صلح و تحت حمایت آمریکا در سال ۱۹۹۰ مطرح شد تا گاز طبیعی ترکمنستان را از طریق افغانستان و پاکستان به هند برساند. هند در سال ۲۰۰۸ به این پروژه پیوست. رهبران چهار کشور در دسامبر ۲۰۱۵ یک توافق عملیاتی را امضا کردند و فاز اجرایی بالاخره در سال ۲۰۱۶ آغاز شد. اولین انتقال گاز در اوایل سال ۲۰۲۰ انجام خواهد شد. بودجه این پروژه ۷ تا ۹ میلیارد دلار پیش بینی شده است و ۹۰ میلیون متر مکعب گاز را به صورت روزانه به این کشورها منتقل خواهد کرد.

۵۰ درصد از انرژی پاکستان از طریق گاز طبیعی مایع تامین می شود که این میزان در سال جاری به خاطر توافقاتی که پاکستان با تامین کنندگان گاز مایع داشته است، بیشتر هم خواهد شد. در فوریه ۲۰۱۵، پاکستان یک قرارداد ۲۱ میلیارد دلاری با قطر برای خرید ۵۰۰ میلیون متر مکعب گاز را امضا کرد. ورود گاز قطر بحران انرژی پاکستان را بهبود خواهد بخشید اما حل نخواهد کرد. به همین خاطر پاکستان به دنبال تامین کنندگان دیگر می گردد.

به دلیل تحولات گاز شل، آمریکا در سال ۲۰۱۷ تبدیل به یک صادرکننده انرژی شد و تصمیم دارد تا حدود ۳ میلیون فوت مکعب گاز را به پاکستان بفرستد. کمپانی غول پیکر انرژی گازپروم روسیه نیز در حال بررسی امکان تامین ۵ تا ۷ میلیون تن گاز مایع به طور سالانه برای پاکستان است. در ژوئیه سال ۲۰۱۴، پاکستان و گازپروم برای ساخت سه ترمینال گاز طبیعی، با هم توافق کردند. پاکستان و آذربایجان همچنین در سال ۲۰۱۶ برای تامین برق، نفت خام و تصفیه شده، و گاز مایع طبیعی و هم گاز مایع نفتی  توافقاتی امضا کرده اند. شرکت نفت دولت آذربایجان، سوکار، در ماه های آینده کار انتقال گاز مایع طبیعی را آغاز خواهد کرد.

ایران برای حفظ بازارهای منطقه و به ویژه برای کاهش تنش با کشورهای همسایه، نیاز به اتکا به دیپلماسی انرژی دارد. پاکستان در حال سرمایه گذاری در انرژی های تجدید پذیر است و می خواهد با ساخت سیستم انرژی دو گانه خورشیدی – بادی، سهم این انرژی های تجدید پذیر را از سبد مصرف انرژی اش افزایش دهد و انرژی را به مناطق روستایی ببرد. اگر پاکستان بتواند سرمایه خارجی برای ایجاد زیر ساخت انرژی مورد نیاز (مانند ترمینال و خطوط لوله گاز طبیعی مایع) را جلب کند، دیگر نیاز چندانی به گاز طبیعی و برق ایران ندارد و به جای آن، برای تامین کسری اش به سایر کشورها رو خواهد آورد. تحریم های آمریکا علیه ایران یک عامل دیگر برای گرایش پاکستان به سمت سایر شرکای تامین کننده انرژی خواهد بود.

منبع: لوبلاگ / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی / ۳۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *